پانته آپانته آ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

برای دخترم

حس این روزای من

وطن   وطن پرنده پـَــر در خون وطن شکفته گـل در خون وطن فلات شهید و شب وطن پا تا به سر خــون وطن تـــرانه زنــدانی وطن قصیده ویــرانی ستاره‌ها اعدامیان ظلمت به خاک اگرچه می‌ریزند سحر دوباره بر می‌خیزند بخوان که دوباره بخواند این عشیره زندانی گل سرود شکستن را بگو که به خون بسراید این قبیــله قربانی حرف آخــر رستن را با دژخیمان اگر شکنجه اگر بند است و شلاق و خنجر اگر مسلسل و انگشتر با ما تبـــار فدایی با ما غرور رهایی به نام آهن و گندم اینک ترانه آزادی اینک سرودن مردم امروز ما امروز فریاد فـ...
21 بهمن 1391

دختر برگ گلم

شب از مهتاب سر میره تمام ماه تو آبه شبیه عکس یک رویاست تو خوابیدی جهان خوابه زمین دور تو میگرده زمان دست تو افتاده تماشا کن سکوت تو عجب عمقی به شب داده تو خواب انگار طرحی از گل مهتاب لبخندی، شب از جای شروع میشه که تو چشماتو میبندی تورا اغوش میگیرم تنم سریز رویا شه جهان قد یه لالایی توی اغوش من جاشه تورا اغوش میگیرم هوا تاریک تر میشه خدا از دست های تو به من نزدیکتر میشه زمین دور تو میگرده زمان دست تو افتاده تماشا کن سکوت تو عجب عمقی به شب داده تمامه خونه پر میشه از این تصویر رویایی تماشا کن تماشا کن چه بی رحمانه زیبایی ...
21 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای دخترم می باشد